در ملیله وسیع مد ، پارچه به عنوان قهرمان ناخوشایند ایستاده و خلاقیت ، کارایی و پایداری را در هر بخیه با هم بافته می کند. درک پیچیدگی های پارچه پوشاک نه تنها برای علاقه مندان به مد بلکه برای هر کسی که علاقه مند به هنر و علم ایجاد لباس هایی باشد که هم شیک و هم عملی باشد ، بسیار مهم است.
در ابتدایی ترین سطح خود ، پارچه پوشاک از الیاف تشکیل شده است که می تواند طبیعی یا مصنوعی باشد. الیاف طبیعی مانند پنبه ، پشم ، ابریشم و کتانی خواص منحصر به فردی را ارائه می دهد-برای تنفس آن ، پشم برای گرما و رطوبت و رطوبت ، ابریشم به دلیل پارچه و براق لوکس آن ، و کتانی به دلیل خونسردی و دوام آن. الیاف مصنوعی ، از جمله پلی استر ، نایلون ، اکریلیک و اسپندکس ، صنعت نساجی را با تطبیق پذیری ، مقرون به صرفه بودن و ویژگی های عملکردی مانند مقاومت در برابر چین و چروک و کشش ، در صنعت نساجی متحول کرده اند.
این الیاف به نخ ریخته می شوند ، طول مداوم الیاف در هم تنیده که ستون فقرات هر پارچه را تشکیل می دهد. نخ می تواند از نظر ضخامت متفاوت باشد ، از نخ های ریز مورد استفاده در لباس زیر زنانه تا طناب های دیده شده در سایش در فضای باز. انتخاب نخ به طور قابل توجهی بر بافت ، وزن و پارچه پارچه تأثیر می گذارد.
پس از آماده شدن نخ ، از طریق دو فرآیند اصلی به پارچه تبدیل می شود: بافندگی و بافندگی. بافندگی شامل نخهای درهم تنیده (طول) و نخ (متقاطع) در زاویه های راست است و یک پارچه پایدار و غالباً ساختاری مناسب برای لباس های متناسب ایجاد می کند. از طرف دیگر ، بافندگی نخ ها را به هم حلقه می کند تا پارچه ای مداوم را تشکیل دهد و در نتیجه یک ماده کششی و انعطاف پذیر تر برای لباس ورزشی و سایش گاه به گاه ایده آل شود.
فراتر از این اصول ، تکنیک های پیشرفته بافندگی و بافندگی ، مانند ژاکارد ، اینتارسی و بافندگی کابل ، الگوهای و بافت های پیچیده را معرفی می کند و مرزهای آنچه پارچه را می تواند به دست آورد. این تکنیک ها در ایجاد قطعات مد روز که در آن همه جزئیات حساب می شود ، بسیار مهم است.
در سالهای اخیر ، صنعت مد نسبت به تأثیرات زیست محیطی خود با بررسی دقیق روبرو شده است و منجر به افزایش نوآوری پارچه ای پایدار می شود. الیاف سازگار با محیط زیست مانند پنبه ارگانیک ، بامبو ، کنف و پلی استر بازیافت شده در حال افزایش هستند. این مواد برای تولید آب ، سموم دفع آفات و انرژی کمتری نیاز دارند و ردپای زیست محیطی پوشاک را کاهش می دهند.
پیشرفت های بیوتکنولوژی گزینه های چرمی و عنکبوت ابریشمی آزمایشگاهی را معرفی کرده است و این تصور را به چالش می کشد که مد باید با هزینه سیاره باشد. نوآوری هایی از این دست ، اهمیت روزافزون اصول اقتصاد دایره ای را در مد تأکید می کنند ، جایی که مواد به طور مداوم مورد استفاده مجدد ، تعمیر و بازیافت قرار می گیرند.
انتخاب پارچه در تحقق دید یک طراح مهم است. پارچه های مختلف متفاوت به برش ها ، درزها و گلدوزی ها پاسخ می دهند و بر روی شبح نهایی و پوشیدن پوشاک تأثیر می گذارد. به عنوان مثال ، یک لباس ابریشمی روان برای دستیابی به جذابیت اثیری خود به یک پارچه سبک و شفاف نیاز دارد ، در حالی که یک بلیزر ساختاری از مواد محکم تر و بافته شده مانند پشم یا مخلوط پنبه بهره می برد.
رنگ ، الگوی و بافت نیز نقش های مهمی ایفا می کنند. یک چاپ جسورانه می تواند بیانیه ای ایجاد کند ، در حالی که بافت های ظریف می توانند عمق و علاقه ای را به یک طراحی ساده و در غیر این صورت اضافه کنند. درک چگونگی تعامل پارچه با نور ، حرکت و بدن انسان برای ایجاد لباس هایی که از نظر بصری جذاب و راحت برای پوشیدن هستند ، مهم است .